یک زوج جوانی که قرار است به سفر به ملبورن بروند و چندساعت تا زمان پروازشان وقت دارند در این مدت باعث میشود اتفاقات جالبی و ماجراهای بسیار پیچیده ای اتفاق بیفتد و این سفر آنها لغو شود و به سفر نروند.

نگار (نگار جواهریان) دختری در خانواده ای نیمه مرفه و اصیل که پدرش بتازگی در یک معامله اقتصادی شکست خورده و بدلیل فشارهای روحی و روانی زیاد فوت کرده است. این تحلیلی است که پلیس نسبت به مرگ پدر نگار اعلام کرده اما نگار این تحلیل را نپذیرفته و باور ندارد. همچنین در خلاصه اولیه فیلم نگار آمده بود: ما به این ته سیگاری رژلبی مشکوک هستیم ولی این مدرک معتبری نیست و کمکی به ما نمی کند.

این داستان در مورد یک دبیرستان دخترانه است که در این دبیرستان با رفتن معلم شیمی به مرخصی چیزهای خنده داری برایشان جالب میشود.دبیر شیمی در ماه هفتم حاملگی اش دوقلوهاییش به دنیا می آیند برای اینکه یکماه موند به آزمون المپیاد مجبورن دنبال معلم دیگری باشند تا با بچه ها تمرین کنند و چون این مدرسه بهترین مدرسه هست و از همه نظر حرف اول را میزد.مدیر مدرسه تا الان هیچ مردی را برای معلمی در مدرسه قبول نکرده است اما چون وقت کم است مجبور میشود قبول کند و یک معلم شیمی مرد را به مدرسه بیاورد.میر مدرسه خانم دارابی مجرد است و با ورود آقای جبلی بچه های شیمی دست به دست هم داده اند تا خانم دارابی و آقای جبلی عاشق هم شوند و در این بین ماجراهای جالبی رخ میدهد…..